طاها فرشته عشقطاها فرشته عشق، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

با تو مادر شدم نور كوچولوي من

5 ماهگی راتمام کردی

روزها چون برق و باد می گذرزند و تو قهرمان تر و بزرگ تر می شوی و من هر روز مادر تر ... سوپ و سرلاک به خوراکی هایت اضافه شده است ، و یادم می آید چقدر منتظر این روزها بودم و چه زود آمدند . درست کردن سوپی از ماهیچه های کوچک و هویج و سیب زمینی در ابعاد بسیار کوچک البته بدون هیچ ادویه و نمکی جز چاشنی خوشمزه مادرانه ... و من تا می توانم آن را زیاد می ریزم هر روز و هر روز بیشتر ... این روزها مرا خیلی می شناسی ، می شناسی و طلب می کنی با نگاه که دنبالم می کنی لذت دنیا می آید به تمام وجودم به خودم غرّه می شوم در دلم قند آب می شود و یک بوسه نه هزار بوسه بر گونه ات می زنم ... .وقتی بیداری دلم استراحت می خواهد و آن هنگام که در خو...
30 ارديبهشت 1393

غصه این روزهای من

این روزها سخت شاکی ام از سخت گیری هایی که زمانه بر میکند.از ناملایماتی که هر مرحله تز زندگی برایم پیش میاید من همش میگویم صبر صبر طاها فرشته کوچک من این روزها اصلا شیر نمیخورد.گشنه میشود و اصلا در اغوشم سینه نمیگیرد.راه راه های زیادی امتحان میکنم ولیاانگار فایده ندارد.حس ولمس مادرانه ام را ان هنگامی میگیرم که تو با لبان زیبای شیری به خوابی عمیق میروی ای وجود من خواهش میکنم شیر بخور.......
17 ارديبهشت 1393

مهمونی زنبوری نی نی ها

هفته پیش یکی از خاله های نی نی سایتی مهمونی زنبوری گرفته بود و خیلی خوشحال بودیم که میریم اونجا همدیگه رو می بینیم - الهی فدات شم وقتی رفتیم  اونجا اینقدر خوشحال بودی که حد نداشت همش دست و پا میزدی و بچه ها رو نگاه میکردی .   اگه گفتی کدوم تویی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟     ...
12 ارديبهشت 1393

طاها و MP

یه عروسک داری تا نداره ... ماجرای این آقای MP اینه که این گوسفنده مهربونه زمان مجردی من یکی از چیزهای بسیار دوست دشتنی من بود و همیشه با خودم همه جا می بردمش .جالبه که حالا تو اونو یلی دوست داری و همش باهاش بازی می کنی .. ...
12 ارديبهشت 1393

اشغالگر دوست داشتنی ما

خوب این روزها تخت مامان و باباتو اشغال کردی و ملکی تشکیل دادی برای خودت .قابلی نداره بهانه زندگی ما . نمای نزدیک : نمای دور : این دیوار چینی حرفه ای علتش این هست که دیگه شیطون بلا شدی و تا میزاریمت زمین برمیگردی و غلط میزنی ... ...
12 ارديبهشت 1393

مدیکال طاها کوچولو

عزیز کوچولو بالاخره مدیکال استرالیا برات اومد و به پرونده وصل شدی مسافر نو رسیده ما ... رفتیم و برات تست مدیکال رو دادیم . شب هم شام رفتیم بیرون و شام خوردیم سه نفری ................... ...
12 ارديبهشت 1393

یک روز با سهی و ارتین

امروز روز خیلی خوب بود بعد از مدتها سهی عزیز که یکی از دوستای خیلی خوب من هست و مدتها بود هدیگه رو ندیده بودیم گفت که میاد پیشم .خیلی خوشحال شدم . اخرین باری که دیذه بودمش آرتین توی دلش بود و من هنوز خبری از طاها عشقم نبود و حالا هم طاها رو دارم هم ارتین کوچولو دیگه ماشالله ١ سالش تموم شده . سهی و ارتین اومدن و یه روز خوب رو کنار هم سپری کردیم با نی نی های ناز نازی . اینم عکس های کوچولو ها تا براشون یادگاری بمونه ...
2 ارديبهشت 1393
1